خبرگزاری مهر، گروه استانها؛ تغییر قیمت بنزین یا آنچه دولت میگوید اصلاح قیمت حاملهای سوخت این روزها شائبههای فراوانی درباره قیمت سایر اجناس بهخصوص اقلام ضروری در سطح کشور و بهتبع استان سمنان مطرح شد موضوعی که نظرات مختلفی درباره آن وجود دارد.
عدهای معتقد هستند که با کنترل درست و صحیح بازار میتوان اجازه رشد قیمتها را نداد اما برخی نیز بر این عقیده هستند که توان دولت در کنترل بازار نیز حدّی دارد و پس از مدتی این توان کاسته خواهد شد و افزایش قیمت بنزین وقتی با افزایش قیمت تمامشده اجناس همراه شود، قاعدتاً نمیتوان جلوی گرانی را گرفت. از طرف دیگر این روزها علی رغم تاکید مسئولان شاهد گرانی برخی کرایههای در بخش کرایه خصوصی هستیم که البته چارهای هم برای رانندگان مسافرکش نگذاشته است.
کالایی گران نمیشود
در آخرین واکنشها مریم عرب رئیس بازرسی و نظارت اتاق اصناف استان سمنان همزمان با بیست و سوم آذرماه ۹۸ در جمع خبرنگاران بیان کرد: اجرای طرح سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین در روزهای گذشته تأثیر قابلتوجهی بر قیمت اقلام غذایی در این استان نداشت.
در صحبتهای او اما یک نکته دیگر نیز وجود داشت «یکهزار و ۲۰۰ مورد بازرسی از واحدهای صنفی استان سمنان در ۴۵ روز گذشته انجام شد و ۱۰۰ مورد شکایت از واحدها به دلیل گرانفروشی و درج نکردن قیمت بر روی کالا ثبت شد.» این نشان میدهد که اولاً نظارت بر بازار تشدید شده و ثانیاً تخلفات نیز رو به افزایش هستند پس این گزاره که بگوییم تغییر قیمت بنزین مطلقاً تأثیری بر بازار نداشته به نظر درست نمیآید.
خبرگزاری مهر استان سمنان اما در میزگردی با حضور چهار کارشناس غیرمسئول صرفاً ازلحاظ اقتصادی بدون هیچ قضاوتی به ابعاد تغییر قیمت بنزین در سطوح محلی مانند هشت شهرستان استان سمنان میپردازد و در این راه محمد عمودی کارشناس اقتصادی، علیرضا معصومی کارشناس جامعهشناسی، محسن ارزانی مدرس دانشگاه پیام نور و درنهایت حمیدرضا همتی از کارشناسان ناظر بر بازار صنعت معدن و تجارت ما را همراهی میکنند.
*آیا تغییر قیمت بنزین ممکن است به گرانیها دامن بزند؟
عمودی: نکته آنقدرها هم پیچیده نیست ابتدا باید گفت ما موضوعی در بازار داریم به نام قیمت تمامشده اقلام که باید با سودی منطقی از سوی عرضهکننده همراه باشد و کالا را در سبد خانوار بگنجاند، حال فکر کنید کرایهای که بر این اقلام افزوده میشود گرانتر شود درنتیجه قیمت تمامشده اقلام نیز بیشتر میشود آیا کاسب حاضر است کرایه را از جیب داده اما قیمت را افزایش ندهد؟ یا بهعبارتدیگر آیا کاسبی حاضر است بجای ۱۵ درصد سود سه درصد سود کند و مابقی را برای کرایه بدهد؟ اگر پاسخ دولتیها مثبت است با این تحلیل میشود گفت بله؛ میتوان قیمتها را ثابت نگه داشت.
از طرف دیگر فشار آوردن دولت برای اینکه قیمتها افزایش پیدا نکند حتی با گرانی نرخ کرایه سبب بروز برخی تخلفات هم میشود که مردم متضرر میشوند چراکه راه دیگری در مقابل تولیدکننده یا خدمات دهنده نیست. برای مثال بسته بیسکویتی را در نظر بگیرید که در آن ۱۰ عدد بیسکوئیت قرار دارد و قیمت تمامشده آن یکهزار تومان است و با احتساب کرایه و سود مغازهدار یکهزار و ۲۰۰ تومان فروخته میشود یعنی هر عدد بیسکوئیت ۱۲۰ تومان.
حال قرار است بنزین گران شده و کرایه بیشتری بر این جنس حساب شود تا هر عدد بیسکوئیت ۱۳۰ تومان قیمتگذاری شود درنتیجه اگر دولت فشار نظارتی خود را مضاعف کند آیا راهی جز اینکه بسته بیسکوئیت در تولیدات جدید بجای ۱۰ عدد، ۹ عددی باشد برای تولیدکننده باقی میماند؟
*تأثیر اجتماعی و روانی نادیده گرفته نشود
معصومی: درست است؛ نکتهای که این روزها کمتر مسئولان درباره آن صحبت میکنند موضوع بار اجتماعی و روانی افزایش قیمت بنزین است. حافظه تاریخی مردم نشان میدهد هر وقت بنزین گران شد همه اقلام در کشور گران شدند. مردم به یاد میآوردند که هر شاخص اقتصادی در کشور تغییر کند اقلام گران میشوند و سابقه ندارد چیزی ارزان شود درنتیجه بیشتر نگرانیشان روانی است.
من ندیدهام که مثلاً در همین استان سمنان یک مسئول حتی درباره این فشار روانی گرانی و شائبه آن صحبت کند مدام درباره کنترل بازار نکاتی بیان میشود بدون اینکه در نظر بگیرند گرانی یک بعد روانی نیز دارد که بعضاً خطرناکتر از گرانی فیزیکی خواهد بود.
مردم با تغییرات حاملهای انرژی بهنوعی ذهن خودشان را آماده گرانی محصولات میکنند و این متأسفانه در کشورمان ریشه دوانده است، پیش از هر گرانی مردم نخستین کاری که میکنند به خرید اقلام و انبار آنها روی میآوردند که خود تقاضا را افزایش میدهد و همین امر التهاب بازار را در پی دارد درنهایت باید گفت دولت باید فکری برای تفکر گرانی در بین مردم کند نه خود گرانی.
*برخی هم اما معتقد هستند این کار درست بود
همتی: افزایش قیمت بنزین در شرایط فعلی، چندان تورمزا نیست. در حال حاضر، ما در پایان یکروند تورمی قرار داریم و قیمت بنزین نسبت به قیمت سایر کالاها و خدمات، کمتر رشد کرده است. درست است که ما هنوز تورم داریم، اما دلیل آن افزایش قیمت بنزین نیست، بلکه کسری بودجه دولت و افزایش حجم نقدینگی عامل تورم هستند و بنزین باید پیش از اینها افزایش قیمت را تجربه میکرد. از طرف دیگر باید گفت این کار به کاهش قاچاق سوخت هم منجر خواهد شد.
از طرف دیگر باید گفت افزایش قیمت سوخت و پرداخت یارانه آن سبب میشود تا رفاه مردم افزایش یابد و راهکار کنترل بازار نیز ارتقای روشها و کمک گرفتن از مردم است یعنی همین رویهای که امروز صنعت معدن و تجارت در دستور کار دارد که باید تقویت شود و ما شاهد حضور پررنگتر بازرسان افتخاری و مردم در زمینهٔ نظارت بر بازار باشیم.
ارزانی: بههیچوجه افزایش قیمت سوخت کاهش مصرف و قاچاق را شامل نمیشود، به دو دلیل، نخست اینکه هنوز هم قیمت بنزین با کشورهای همسایه تفاوت دارد پس اگر قاچاقچی بنزین سه هزار تومانی هم بخرد باز میتواند در بیرون کشور آن را سه برابر بفروشد که تا قبل آن را ۹ برابر میفروخت و ثانیاً آمارها نشان میدهند که هیچگاه افزایش قیمت سبب کاهش مصرف چیزی نشده است پس باید گفت نه مصرف کاهش پیدا میکند و نه قاچاق!
دولت باید از دیگر حربهها استفاده میکرد و گرانی بنزین باید آخرین راهکار میبود اما متأسفانه اولین راهکار شد! دولت کافی بود یک یا دو معافیت مالیاتی که این روزها جز فساد و رانت چیزی برای کشور نداشته است را برمیداشت و تمام درآمد موردنیازش تأمین میشد و بر گرده مردم همفشار نمیآمد.
از طرف دیگر مردم عملکرد دولت را دیدهاند، از دولت اول احمدینژاد تا امروز کدام تصمیم از سوی دولتمردان گرفتهشده که به نفع مردم بوده باشد؟ ما با دولتهایی سرکار هستیم که بدون فکر فقط چیزی را مصوب میکنند که نه درباره پیامدهایش فکر میکنند نه اصلاً کار کارشناسی در قبال آن صورت میدهند.
*به قیمتها بازگردیم باید چطور بازار را نظارت کرد؟
همتی: اگر هدف بازار مردم هستند چرا همین مردم هم بر بازار نظارت نکنند؟ باید از بازرسان افتخاری کمک گرفت و مردم را در جریان امور گذاشت و سامانههایی مانند ۱۲۴ را نیز ترویج کرد تا مردم خودشان به بهترین نحو کار نظارت را انجام دهند چراکه هر جا کار را به مردم سپردهایم همیشه بهترین نتیجه را گرفتهایم.
عمودی: باید دو نکته را بگویم ابتدا اینکه اصلاً دولت نه توان نظارت بر بازار را دارد و نه نیروی کافی، درنتیجه اینکه بگوییم بازار در مشت دولتیها است موضوعی اشتباه به نظر میرسد، برعکس آنچه دولت در همین استان سمنان ادعا میکند اصلاً کنترلی بر بازار ندارد.
مردم مگر یادشان نیست همین دو ماه پیش گوجهفرنگی کاران شاهرودی محصولاتشان را یکهزار تومان میفروختند و برخیشان هم اصلاً گوجهها را جمع نکردند چراکه نمیصرفید و برخی هم به نشانه اعتراض آن را جلوی در فرمانداری برده و در جوی آب ریختند؟ پس چرا امروز گوجه در همان شهر شاهرود ۱۳ هزار تومان است! این نشان میدهد که اصلاً نه دولت در وجه مثبت بازار و نه در وجه منفی بازار اصلاً بهحساب نمیآید بهعبارتدیگر مدتها است که همهچیز از کنترل دولت خارجشده است.
معصومی: بااینکه از مردم کمک بگیریم موافق نیستم و لذا ابتدا باید گفت در بحث مشارکتهای مردمی و مدنی باید یک بده بستان شکل بگیرد، یعنی شما برای مردم باید کاری کرده باشی که توقع داشته باشی برائت کاری کنند بهعبارتدیگر اینکه فقط از مردم توقع داشته باشی با دولت همراه باشند اما دولت هیچ اقدامی نکند امری اشتباه است.
موضوع بعد اینکه مردم یعنی چه کسانی؟ مگر همین کسبه محل و مشتریانشان مردم نیستند؟ اینکه صنعت معدن میگوید از مردم برای نظارت بر بازار استفاده میکنیم یعنی قرار دادن طیفهای مردمی روبرویهم! اگر خدایی ناکرده این مسائل به اختلافی دامن بزنند صنعت معدن جوابگو است؟
از سوی دیگر امنیتی کردن فضا قطعاً نتیجه منفی میدهد، اینکه کسبه فکر کنند مدام زیر نظر هستند یک نوع احساس خلاف کردن میکنند انگار همهچیز درست است و فقط این کاسب است که مثلاً گوجه را ۱۳ هزار تومان میفروشد پس خلافکار است! درحالیکه این کاسب نیز مردم است او هم در این جامعه زندگی میکند او هم باید برای همین گوجه ۱۳ هزارتومانی ۱۱ هزار تومان پول بدهد تازه هدر رفت و له شدن و از بین رفتن بار هم وجود دارد درنتیجه سازوکاری غیر از تشدید نظارت بر بازار باید باشد. مثلاً مشوقها برای کسانی که انصاف را رعایت میکنند بتواند مثلاً تسهیلات چهار درصد پنج میلیون تومانی چهارساله دریافت کنند.
* دولت اشتباه کرده است؟
ارزانی: دولت کار اشتباهی را رقم زد و حالا میخواهد باکار اشتباهتری آن را جبران کند. وقتی قیمت تمامشده یک کالا گرانتر دربیاید چه شما نظارت نکنید و چه شما با نیزه آهنی هم جلوی مغازه کاسب نگهبانی بدهی بازهم او مجبور است قیمت جنسش را افزایش دهد چراکه برای آن پول بیشتری پرداخت کرده است.
این نوعی زورگویی است اما راهحل چیست؟ راهحل را باید در بالادست یافت نه در پایینترین قسمت یعنی بازار یک شهرستان مانند سمنان، دامغان و … هر وقت بتوانیم بالادستیهایمان را نظارت کنیم پائیندست خودش درست میشود.
بهجای اینکه بر ۳۰ هزار واحد صنفی استان سمنان نظارت کنیم بر یک وزارتخانه صنعت معدن نظارت میکنیم، بهجای اینکه بر کرایه تاکسیهای شاهرودی نظارت کنیم بر سازمان حملونقل نظارت کنیم، اینکه راحتتر است، متأسفانه دولت سقف هرم را که کوچک است رها کرده و نظارت را در پایینترین و البته پهنترین جای هرم جامعه میخواهد اجرا کند. کل صنعت معدن استان سمنان رویهم ۲۰۰ نفر نیرو ندارد درحالیکه ۳۰ هزار واحد صنفی در استان سمنان دارای مجوز هستند!
همتی: مردم غالباً متوجه نیستند اما دولت مجبور به انجام این امر بود، اجبار کلمهای است که این روزها مردم معمولاً آن را نادیده میگیرند در نتیجه تقصیر دولت نبوده و نیست. همچنین مگر دولت به تنهایی درباره این امر تصمیم گرفته است؟
*راهکار برونرفت از این شرایط چیست؟
عمودی: در نظر داشته باشید که عید نوروز در پیش است و تورم روزهای آخر سال خواهناخواه وجود دارد، یکی از راهکارهای برونرفت از وضعیت این است که دولت به جراحی اقتصادی دست بزند و دوم با فساد مقابله کند که این خود اول نیازمند این است که ما بدانیم اصلاً نیازمند جراحی اقتصادی هستیم!
گویا در این بخش دچار مشکلیم و آقایان در همین استان سمنان هم نشانههای بیماری اقتصادی را نمیبینند. دلار گران میشود و در پی آن خودرو گران میشود، اما دلار ارزان میشود ولی همچنان خودرو گران میشود، بنزین بالا میرود خودرو گران میشود بنزین ارزان میشود ولی باز هم خودرو گران میشود! این یعنی چه؟
راهکار بلندمدت اما این است که بهصورت منطقهای آمایش اقتصادی داشته باشیم برای مثال در شاهرود بهواسطه کشاورزی مدل خرید مردم بسته به پولها و درآمدهایی دارد که از راه کشاورزی دارند یعنی در ابتدای بهار خرید کم است، میانه تابستان با فروش محصولات کمی خرید افزایش مییابد دوباره با پاییز خرید به صفر میرسد اما از شب یلدا تا فروردین یکباره خرید مردم دهها واحد افزایش مییابد.
درنتیجه خرید کردن شاهرودیها دارای یک نمودار است که یک اوج کوچک در تابستان و یک اوج بزرگ در زمستان دارد پس باید این روند را تغییر داد تا تقاضا در کل سال پخش شود یا در شهرهای دیگر همینطور که البته یک برنامه درست و صحیح میانمدت یا بلندمدت یک دههای میطلبد.
همتی: راهکار این است که مردم و بازاریان به شرایط تن داده و درست آن را عملی کنند حمایت دولت بهعنوان مجری این طرحهای تغییر و تحول بهترین کاری است که از دست مردم برمیآید مردم امروز باید خودشان به مقابله با گرانی نیز بپردازند.
در برخی کشورهای جهان بیش از ۷۵ درصد فسادها از سوی مردم و نهادهای مردمی کشف میشود و ۲۵ درصد سهم دولت و قوه قضائیه است در کشور ما مردم از کشف فساد پنج درصد هم سهم ندارند و همهچیز بر عهده قوه قضائیه و دستگاههای نظارتی است از سوی دیگر باید به اخلاق نیز رویکردی دیگر داشته باشیم باید وجدان کاسبی داشت و قیمتها را تغییر نداد. کمی رعایت اخلاق و همچنین قناعت میتواند ما را از این برهه رهایی دهد.
*آیا راهکاری وجود دارد؟
ارزانی: هیچ راهی نیست جز اینکه دولت یا بنزین را به شکل اول بازگرداند و همین یارانهای که میدهد هم بردارد چراکه پول پاشی نهتنها وضعیت مردم را بهتر نمیکند بلکه آنها را ناتوانتر هم میکند. دولت مانند کسی که خودش را گول میزند عمل کرده است، ظاهراً وضعیت خوب است اما در ازای آن جامعه امروز دچار التهاب است. امروز خیلی اقلام کمیاب شدهاند مصالح ساختمانی گران شدهاند، لوازمآرایشی و کرایه تاکسیها حتی اینترنتیها هم گران شده است، یا دولت اینها را نمیبیند یا میبیند و موضوع چیز دیگری است.
موضوع بعد اینکه دولت به جای اینکه در جیب مردم دست کند باید از جاهای دیگر منبع درآمد داشته باشد مثلاً معافیت مناطق ویژه یا آزاد به چه دلیل است؟ مگر جز این است که به حمایت از تولیدکننده بپردازیم؟ پس چرا روزبهروز وضعیت تولید خرابتر میشود؟ مگر جز این است که این مناطق آزاد جز رانت و فساد چیزی برای کشور نداشتهاند؟ ارز نیمایی و دولتی و ۴۲۰۰ تومانی و همه و همه جز رانت و فساد چه چیزی برای ما داشتهاند؟
مگر این ارزها به جای اینکه در جیب کسی باشند که دارو سرطان خارجی برای بچهاش میخواهد در جیب برخی آقازادهها خرج عطر و اودکلن و ساعت نمیشوند؟ هنرمندی که ساعت ۳۵۰ میلیون تومانی در دست دارد از مالیات معاف است اما راننده تاکسی باید مالیات بدهد.
دولت بهجای مبارزه با این دونرخیها و معافیتها جالب است که خود هرروز یکچیزی را دونرخی میکند مثل بنزین! رئیسجمهور شاید حافظه خوبی نداشته باشد اما مردم میدانند که همین فرد در تلویزیون اعلام کرد که بنزین دونرخی رانت است و فساد میآورد چطور شد آن موقع فساد آور بود امروز موجب رهایی اقتصاد از مشکلات است!
عمودی: باید بپذیریم که تعدد صفرها، افرایش فساد، عادت کردن گوش مردم به ارقام چند هزار میلیارد تومانی و … همه نشانههای بیماری هلندی هستند که گریبان گیر اقتصادمان شده و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم باآنهمه ثروتی که داشت ۱۳ سال طول کشید تا از آن خارج شود یا همینطور ترکیه ۲۰ سال طول کشید تا آن را از اقتصادش کمرنگ کند، لذا ما با این شرایط معلوم نیست چند سال باید با این بیماری مبارزه کنیم.
نظر شما